آژیر

From Azerbaijanica
Revision as of 03:26, 18 April 2022 by Younes.Leysi (talk | contribs)

روزنامه آژیر

نویسنده: یونس لیثی دریلو

خلاصه:

صاحب امتیاز و مدیر مسئول: سید جعفر جوادزاده خلخالی (پیشه وری)

اولین شماره: از۱ خرداد ۱۳۲۲ / ۲۲ می ۱۹۴۳

جای اداره: تهران٬ خیابان خیام٬ جنب کوچه حمام پاک.

آخرین شماره: آژیر۳۱۴ به تاریخ ۱ شهریور ۱۳۲۴ / ۲۳ آگوست ۱۹۴۵

ترتیب انتشار: ۶ روز هفته تا شماره ۴۸ ٬ سه روز در هفته از شماره ۴۹ تا ۳۰۹ و هفتگی نامنظم از ۳۱۰ تا ۳۱۴.

تاریخچه

روزنامه آژیر، روزنامه صبح تهران بود که از۱ خرداد ۱۳۲۲ / ۲۲ می ۱۹۴۳ ابتدا به طور روزانه به استثنای شنبه ها در یک برگ دو صفحه‌ای منتشر می‌شد. پس از ۴۸ شماره، از ۱۱ مرداد ۱۳۲۲ نحوه انتشار آن به سه شماره در هفته تغییر کرد که عمدتاً ناشی از کمبود و گرانی کاغذ، محدودیت‌ها و مشکلات چاپخانه و موانعی بود که بر سر راه توزیع روزنامه قرار داشت. سید جعفر جوادزاده خلخالی روزنامة آژیر را با نام و امضای پیشه وری و بعضا با نام مستعار رشتی و با حداقل امکانات منتشر می کرد. جوادزاده پیشتر از این در اواخر ۱۳۰۰- اوایل ۱۳۰۱ سردبیر روزنامه حقیقت بود که پرفروشترین در زمان خود بود٬ ولی بدلایل افکار کمونیستی٬ یک دهه از عمرش را تا ۱۳۲۰ در زندان قصر تهران بود. <ref>رحیم رئیس نیا٬ آخرین سنگر آزادی٬ نشر شیرازه٬ تهران ٬ ۱۳۷۷. </ref>

کریم کشاورز- از اعضای حزب کمونیست و حزب توده ایرن- و فریدون ابراهیمی -دانش آموخته رشته حقوق از دانشگاه تهران و از خانواده ای با باورهای چپی و طرفدار کمونیسم- از همکاران نزدیک پیشه وری بودند. ک. کشاورز به زبان روسی مسلط بود و اکثر داستانهای نویسندگان روسی را ترجمه و در آژیر چاپ میکرد. نویسنده‌ها و روزنامه‌نگاران مطرحی هم در آژیر مطلب مینوشتند. مثال٬ کریم پور شیرازی - کسی که در جریان ملی شدن صنعت نفت، روزنامه «شورش» را منتشر کرد و توسط مخالفان مصدق، کشته شد- نخستین مطالبش را در روزنامه آژیر منتشر کرد. اگر از نویسندگان متفرقه ـ که پر تعداد هم نبودند ـ بگذریم، تمام مطالب و مقاله‌های آژیر را این دو نفر می‌نوشتند و ترجمه می‌کردند و حتی غلط‌گیری نهایی روزنامه را نیز انجام می‌دادند.

پیشه‌وری روزنامه آژیر را به این ترتیب معرفی می‌کرد: «آژیر یک روزنامة مستقل ملّی است [که] «به هیچ یک از دسته‌بندی‌ها بستگی ندارد [...و ] ارگان هیچ تشکیلاتی نیست». [ما] «فقط برای حفظ منافع ستمدیدگان و روشنفکران قلم به دست گرفته‌ایم» و هدف ما از روزنامه‌نگاری «فقط مصالح عمومی و منافع مملکت است». این روزنامه «با تمام توانایی علیه ارتجاع و زور و جبر و تعدی مبارزه کرده، می‌خواهد ملت ایران را در مبارزه شدیدی که بر ضد دشمنان استقلال و آزادی خود در پیش گرفته است، مساعدت و یاری کند.»

پیشه وری با تحلیل اوضاع سیاسی ایران و آذربایجان با زبان گزنده ای به نقد شرایط می پرداخت و از حقوق زحمتکشان به ویژه کارگران آذربایجانی که برای لقمه نانی به حاشیه تهران (یافت آباد، تورک آباد، نازی آباد و… ) مهاجرت کرده بودند می پرداخت. در آغاز سال دوم انتشار آژیر-۲ خرداد ۱۳۲۳-، پیشه‌وری در توضیح کارنامه یک ساله این روزنامه به مسائل و مشکلاتی که بر سر راه آژیر قرار داشت و همچنین، به اصول اخلاقی و سیاسی روزنامه‌نگاری خود پرداخت: «ما در ظرف این یک سال کوشش کردیم حد اعلای فایده ممکن را با وسایل ناچیز خود به خوانندگان برسانیم. آری، وسایل ما حقیر بود. پول نداشتیم. کاغذ نداشتیم. با ما مخالفت می‌شد. مبارزه می‌شد. دسته کوچک آژیر و روزنامه ما به نظر بعضی‌ها عیب بزرگی داشت؛ ما می‌خواستیم مستقل بمانیم، قائم‌ بالذات باشیم؛ با هر که دوستیم به جای خود، به هر که تمایل داریم به جای خود، ولی می‌خواستیم حقوق مساوی داشته باشیم. برابر باشیم. به پای خود بایستیم. بالاتر از آن، این را نه تنها برای خود بلکه برای کشور و ملت خود نیز می‌خواستیم و می‌خواهیم. این چیزها به مذاق کوته‌نظران خوش نمی‌آید، ... نیاید. ما راه خود را رفته و می‌رویم. از ما خرده‌گیری کردند. به زبان بی‌زبانی روش ما را تنقید می‌کردند ولی آخر، سرِ حرف ما آمدند. اگر عزت نفس، استقلال رأی، عقیده مشخص نداشته باشیم، قائم بالذات نباشیم هیچ چیز نداریم، هیچ چیز نیستیم. به اتکای این اصل بود که ما فقر و استقلال را ترجیح داده و می‌دهیم. قدری به خودمان فشار وارد می‌آوریم، کمی بیشتر کار می‌کنیم، در اداره روزنامه با میز شکسته و در زندگی با قوت لایموت و در صحایف روزنامه با قطع کوچک و حروف ریز و بعضی نواقص دیگر می‌سازیم؛ در عوض، کلام حق را چنان که باید و شاید نشر می‌دهیم و عقیده خود را می‌گوئیم.» آیا مواضع و عملکرد پیشه‌وری در عرصة سیاست ایران در سال‌های ۱۳۲۴-۱۳۲۲ واجد چنین مشخصاتی بود؟

عمیدی نوری سردبیر روزنامه داد که دوستی دیرینه با پیشه وری دارد می نویسد: «او از توانایی روح بانشاط خود روزنامه آژیر را می چرخاند و حساب دخل و خرج روزنامه اش را اداره می کرد و یک کمی حتی به چاپخانه هم مدیون نبود وقتی کسری در درآمد مشروع روزنامه اش هم پیدا میشد با یکی دو نمایش که هواخواهانش بلیط های آن را می خریدند٬ جبران می کرد».

مطالب روزنامه

مجید تفرشی، پژوهشگر ساکن لندن که نسخه‌های روزنامه آژیر را مرور کرده معتقد است که یکی از جنبه‌های مهم مشی روزنامه پیشه‌وری، تاکید آن بر منافع ملی ایرانیان است: «در روزنامه آژیر، اگر چه به مطالبات و مشکلات قومی آذربایجان هم توجه میشد، ولی بیش از ۸۰ درصد محتوای این روزنامه، بر منافع ملی ایران و مشکلات ملی ایران متمرکز است و حرفی از جداسری درش دیده نمیشود. کاملا بر اساس مصالح ملت ایران بود.» حسین ابوترابیان می نویسد که روزنامه آژیر ارگان گروه «کاوه» بود٬ ولی از آنجاییکه اطلاعات اندکی در مورد این گروه سیاسی که فعالیتهای مخفی داشت در دسترس است٬ نمی شود این را تایید یا رد کرد. آژیر در طی سال نخست انتشار به حزب توده ایران سمپاتی پیدا کرد و جز نخستین نشریاتی بود که به مطبوعات «جبهه آزادی» پیوست. پیشه وری بعد از کاندید شدن برای نمایندگی مجلس شورای ملی چهاردهم از تبریز٬ که به پیشنهاد و حمایت حزب توده -نه عضویت در آن- بود٬ به نقد جدی از آن حزب در روزنامه اش پرداخت.

روزنامه آژیر جز معدود روزنامه های منتشره خارج از آذربایجان بود که مرتبا٬ مطالب مربوط به اتفاقات سیاسی٬ اجتماعی٬ فرهنگی و امنیتی آذربایجان را پوشش می داد و بعضی از مطالب نشریات داخل آذربایجان- همچون روزنامه فریاد آ‌ربایجان- را بازنشرمیکرد. پیشه وری در طی کاندیداتوری مجلس چهاردهم به اکثر روستاهای آذربایجان -که ۸۰٪ جمعیت را تشکیل می دادند- و شهرهای کوچک و بزرگ سر زد. با مسائل دهقانی و درد و رنج آنها از نزدیک آشنایی بیشتری پیدا کرد. «یاداشتهای سفر به تبریز» سلسله مقالاتی در آژیر بود که به این مسایل می درپاخت. پیشه وری بعد از انتخاب شدن به عنوان نماینده آذربایجان٬ و اقامت حدود شش ماهه در تبریز در اول ماه خرداد ۱۳۲۳ به تهران برگشت. و از همان روز در روزنامه آژیر ستونی را به مردم و روشنفکران آذربایجان اختصاص داد با عنوان «ستون آذربایجان» که به مشکلات مردم آذربایجان بی پرده می پرداخت «آنطور که دیده و شنیده ایم تهران سرگرم چیزهای دیگر است». در شماره های بعدی٬ مردم از مشکلات خود و «بلای بی آبی» نوشتند. پیشه وری بعد از این سفر طولانی٬ طی سری مقالاتی صادقانه اعتراف کرد که «ماها مدعی هدایت نور و رهبری جامعه هستیم٬ آنرا بخوبی نشناخته باحتیاجات و آمال و آرزوهای او پی نبرده ایم. اصلا مطبوعات هم٬ مانند دولت و مجلس با ملت رابطه صحیحی ندارد. از اوضاع خارج از تهران اطلاع نداریم. ساکنین خارج از تهران نیز ما را نمی توانند بشناسند». روستایی های که پیشه وری برای کسب رای آنها به دیدنشان رفته بود٬ به او می گفتند «برای رای پول می دهند. من آمده ام رای خود را بدهم به آن کسی که پول میدهد... [لذا] مرا بخیر تو امید نیست٬‌ شر مرسان...٬‌با وجود این فکر نمی کردند دولت ممکن است به حرفهای آنها ترتیب اثر بدهند».

در ۲۲ تیر ۱۳۲۳ اعتبارنامه پیشه وری در مجلس رد شد و فردای آن٬‌ پیشه وری در سر مقاله ای در آژیر نوشت: «ما افتخار می کنیم که نمایندگان زور، پول و نیرنگ و تزویر ما را از خود ندانستند و بر علیه ما مهره سیاه دادند ... شانزده هزار رأی مردم پاک و بی غل و غش تبریز را با پنجاه رای مغرضانه از بین می بردند. ...ما بیدی نیستیم که از این بادها بلرزیم».

سه هفته بعد از رد اعتبارنامه پیشه وری در مجلس٬ رضاشاه در تبعید در آفریقای جنوبی درگذشت. و بدنبال این٬ در صفحه اول روزنامه آژیر اطلاعیه ای با حروف درشت «اظهار تسلیت» چاپ رسید: «روزنامه‌های تهران خبر دادند که رضا شاه پهلوی در اثر یک نوع بیماری جلدی در روز چهارشنبه چهارم مرداد ساعت ۹ صبح ۱۳۲۳ در یوهانسبورگ فوت نموده است. ما قضاوت اعمال نیک و بد و افکار زشت و زیبای این مرد مرموز فوق‌العاده را به قلم موشکاف و بی‌طرف مورخین واگذار کرده، اعلیحضرت شاه را به مناسبت این حادثه اندوهناک تسلیت می‌گوئیم. انجمن نویسندگان آژیر.» این عمل پیشه‌وری اقدامی بی سابقه در تاریخ چپ ها بود. تا این زمان یک شخصیت معتبر چپی چنین عملی انجام نداده بود و پس از آن هم چنین اقدامی صورت نگرفت. پیشه‌وری موقعی این «اظهار تسلیت» را منتشر کرد که کمتر روزنامه‌ای جسارت چنین اقدامی داشت و حتی روزنامه‌های غیرتوده‌ای «جبهه آزادی» هم به رضاشاه عنوانهای کمتر از «دیو مهیب» و «عفریت خونخوار» نمی‌دادند. می نوشتند که چیزی جز لعنت و نفرین بازماندگان کشتگان او بدرقه راهش نیست و اعتراض می‌کردند که چرا دربار سه روز عزای عمومی اعلام کرده، پرچم ایران نیمه افراشته شده و ... . به دنبال این مقاله٬ اصطکاک بین حزب توده و پیشه وری افزایش یافت. رهبران حزب توده در ملاء عام از انتقاد از پیشه‌وری خودداری می‌کردند ولی در جلسات خصوصی وی را «مرتجع» می‌خواندند. پیشه‌وری در روزنامه آژیر بدون نام بردن از افراد یا حزب توده به اتهاماتی که توده‌ای‌ها به او زده بودند، پاسخ داد. پیشه‌وری ضمن توضیح سوابق خود در مبارزه با رضاشاه، نوشت: «شاید در نظر بعضی‌ها لحن تسلیتی که ما به شاه گفتیم یکی از اشتباهات ما باشد یا حتی از نقطه‌نظر بعضی‌ها لازم نبود این تسلیت گفته شود.» اما این تنها یک «سوء تفاهم ساده» است و توضیح داد که در «اظهار تسلیت»، کلمات «فوق‌العاده» و «مرموز» جابجا شده و این ناشی از خطای چاپخانه است. البته پیشه‌وری با مطرح کردن غلط چاپخانه‌ای نمی‌خواست مشکل به وجود آمده را به گردن چاپخانه بیندازد.

آخرین شماره

روزنامه آژیر از شماره ۳۱۰ که در ۷ مرداد ۱۳۲۴ چاپ شد٬ اعلام کرد که بدلیل مسافرت مدیر و عده ای از هیئت تحریریه هفته ای یکبار و پنجشنبه ها چاپ خواهد شد که این بدلیل نقل مکان پیشه وری و فریدون ابراهیمی در همان وقت به تبریز برای مقدمات تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان بود. آخرین شماره آژیر۳۱۴ به تاریخ ۱ شهریور ۱۳۲۴ / ۲۳ آگوست ۱۹۴۵ می باشد. در مورد زمان دقیق و دلیل توقف یا توقیف روزنامه آژیر مستنداتی پیدا نشد٬ ولی بدون شک بی ارتباط با اعلان تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان در ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ توسط پیشه وری نبود. هرچند که آژیر در فروردین ۱۳۲۵ رفع توقیف شد٬‌ ولی دیگر انتشار نیافت. بدنبال شکست فرقه دموکرات آذربایجان در ۲۲ آذر ۱۳۲۵ ٬ امتیاز این روزنامه در بهمن همان سال بطور کلی و برای همیشه لغو شد. در آخرین شماره آژیر٬ یک آگهی یا خبر کوتاه جلب نظر می کند «باز تلگرافهای بسیاری از شهرستانها رسیده و مردم برکنارشدن کابینه صدر و تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی و تصفیه ادارات دولتی را می خواهند». ده روز بعد از آن تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان اعلان می گردد که انجمنهای ایالتی و لایتی را خواستار است. ==منابع و مراجع==۱. رحیم رئیس نیا٬ آخرین سنگر آزادی٬ نشر شیرازه٬ تهران ٬ ۱۳۷۷.

منابع و مراجع

Template:Reflist