Difference between revisions of "سید جعفر پیشه‌وری"

From Azerbaijanica
Tag: Manual revert
Line 1: Line 1:
{{Infobox
'''سید جعفر جوادزاده''' خلخالی مشهور به '''سید جعفر پیشه‌وری''' (۱۲۷۲–۱۳۲۶) سیاستمدار، روزنامه‌نگار و انقلابی [[کمونیسم در ایران|کمونیست]] [[ایرانی‌ها|ایرانی]] بود. او [[نخست‌وزیر]] [[حکومت خودمختار آذربایجان|حکومت ملی آذربایجان]] و مؤسس [[فرقه دموکرات آذربایجان]] بود. او کمیسر امور داخله [[جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران|جمهوری شورائی گیلان]] بود،<ref>https://thewire.in/history/the-red-republic-of-gilan-a-hundred-years-on</ref> پیشه‌وری از بنیان‌گذاران و عضو کمیتهٔ مرکزی [[حزب عدالت (تاریخی)|حزب عدالت]] در [[باکو]]، از مؤسسین [[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)|حزب کمونیست ایران]] در نخستین کنگره آن و دبیر مسؤول تشکیلات این حزب در [[تهران]] بود. پیشه‌وری در باکو سردبیر روزنامه دوزبانه [[ترکی آذربایجانی]] – فارسی «حُرّیَت» بود، و گرداننده اصلی روزنامه حقیقت بود که در۱۳۰۰-۱۳۰۱ خورشیدی / ۱۹۲۱-۱۹۲۲ در تهران منتشر می‌شد. بعدها او روزنامه [[آژیر]] را در تهران منتشر کرد.<ref>http://www.iranicaonline.org/articles/azir-leftist-persian-newspaper</ref>
|name        =سید جعفر پیشه‌وری
|bodystyle    =
|title        = سیدجعفر پیشه‌وری
|titlestyle  =
|above        =
|abovestyle  =
|imagestyle  =
|captionstyle =
|image        = [[پرونده:Pic44-pishevari1-226x300 (1).jpg|250px]]
|caption      =
|image2      =
|caption2    =
|headerstyle  = background:#b3ccff;
|labelstyle  =
|datastyle    =
|header1  = شناسنامه
|label1  =
|data1    =
|header2  =
|label2  = معروف به
|data2    = سیدجعفر پیشه‌وری
|header3  =
|label3  = نام کامل
|data3    = میرجعفر جوادزاده خلخالی
|header4  =
|label4  = زادروز
|data4    = [[۱۲۷۲]] خورشیدی
|header5  =
|label5  = زادگاه
|data5    =روستای زاویه سادات خلخال|header6  =
|label6  = تاریخ فوت
|data6    = [[۱۳۲۶]] خورشیدی
|header7  =
|label7  = محل فوت
|data7    = جاده گنجه - یِولاق{{سخ}}در تصادف اتومبیل
|header8  =
|label8  = همسر
|data8    =
|header9  =
|label9  = فرزندان
|data9    =
|header10 =
|label10  = والدین
|data10  =
|header11 =
|label11  = مدفن
|data11  = آرامگاه مشاهیر آذربایجان،<ref>({{lang-az|Fəxri Xiyaban}})</ref> [[باکو]]
|header12 =
|label12  = دین
|data12  =
|header13 =
|label13  = فارغ‌التحصیل از
|data13  = دارالمعلمین باکو{{سخ}}[[دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق]] (کوتو)
|header14 =
|label14  = حزب سیاسی
|data14  = [[فرقه دموکرات آذربایجان]]{{سخ}}[[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)|حزب کمونیست ایران]]{{سخ}}[[حزب عدالت (تاریخی)|حزب عدالت]]
|header15 = رئیس حکومت خودمختار آذربایجان{{سخ}}از ۲۱ آذر ۱۳۲۴
|label15  =
|data15  =
|header16 =
|label16  =
|data16  =
|header17 = رهبر [[فرقه دموکرات آذربایجان]]<ref>آذربایجان دموکرات فرقه سی</ref>{{سخ}}[[۱۳۲۴]]
|label17  =
|data17  =
|header18 =
|label18  =
|data18  =
|header19 =
|label19  =
|data19  =
|header20 =
|label20  =
|data20  =
|header21 =
|label21  =
|data21  =
|header22 = دبیر مسؤول تشکیلات [[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)|حزب کمونیست ایران]]
|label22  =
|data22  =
|header23 = کمیسر امور خارجه [[جمهوری گیلان]]،{{سخ}}[[۱۲۹۹]]
|label23  =
|data23  =
|header24 = عضو کمیتهٔ مرکزی [[حزب عدالت (تاریخی)|حزب عدالت]]
|label24  =
|data24  =
|header25 =
|label25  =
|data25  =
|header26 =
|label26  =
|data26  =
|header27 =
|label27  =
|data27  =
|belowstyle =
|below =}}
'''سید جعفر جوادزاده''' مشهور به '''سید جعفر پیشه‌وری''' (۱۲۷۲–۱۳۲۶) سیاستمدار، روزنامه‌نگار و انقلابی [[کمونیسم در ایران|کمونیست]] [[ایرانی‌ها|ایرانی]] بود. او [[نخست‌وزیر]] [[حکومت خودمختار آذربایجان]] و مؤسس [[فرقه دموکرات آذربایجان]] بود. او کمیسر امور داخله [[جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران|جمهوری شورائی گیلان]] بود،<ref>https://thewire.in/history/the-red-republic-of-gilan-a-hundred-years-on</ref> پیشه‌وری از بنیان‌گذاران و عضو کمیتهٔ مرکزی [[حزب عدالت (تاریخی)|حزب عدالت]] در [[باکو]]، از مؤسسین [[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)|حزب کمونیست ایران]] در نخستین کنگره آن و دبیر مسؤول تشکیلات این حزب در [[تهران]] بود. پیشه‌وری در باکو سردبیر روزنامه دوزبانه [[ترکی آذربایجانی]] – فارسی «حُرّیَت» بود، و گرداننده اصلی روزنامه حقیقت بود که در ۱۹۲۱–۲۲ در تهران منتشر می‌شد. بعدها او روزنامه [[آژیر (روزنامه)|آژیر]] را در تهران منتشر کرد.<ref>http://www.iranicaonline.org/articles/azir-leftist-persian-newspaper</ref>
 
== اوایل زندگی ==
== اوایل زندگی ==
او در [[۱۲۷۲]] شمسی در روستای [[زاویه سادات]] خلخال متولّد شد و در ده یا دوازده سالگی و پس از اندکی تحصیلات ابتدایی، به همراه خانوادهٔ اش که در یک آشوب دارایی شان را از دست داده بودند، به [[قفقاز]] رفت. در آن زمان باکو به عنوان یک مرکز جدید صنعتی هزاران جویای کار را به خود می‌پذیرفت. او در [[باکو]] در [[دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق]] تحصیل کرد، و در آنجا ضمناً در مدارس اتحاد ایرانیان و بلدیه به شغل معلمی پرداخت.<ref name="EI">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= بیات |نام= کاوه |مقاله= {{unicode|پیشه‌وری}}|دانشنامه= دانشنامه جهان اسلام |نشانی= http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2978|ویراستاران= |ناشر= |سال= |زبان=fa}}</ref>
او در [[۱۲۷۲]] شمسی در روستای [[زاویه سادات]] خلخال متولّد شد و در ده یا دوازده سالگی و پس از اندکی تحصیلات ابتدایی، به همراه خانوادهٔ اش که در یک آشوب دارایی شان را از دست داده بودند، به [[قفقاز]] رفت. در آن زمان باکو به عنوان یک مرکز جدید صنعتی هزاران جویای کار را به خود می‌پذیرفت. او در [[باکو]] در [[دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق]] یا به اختصار کوتوْ تحصیل کرد، و در آنجا ضمناً در مدارس اتحاد ایرانیان و بلدیه به شغل معلمی پرداخت.<ref name="EI">{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= بیات |نام= کاوه |مقاله= {{unicode|پیشه‌وری}}|دانشنامه= دانشنامه جهان اسلام |نشانی= http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2978|ویراستاران= |ناشر= |سال= |زبان=fa}}</ref>
 
== فعالیت سیاسی ==
== فعالیت سیاسی ==
پس از [[انقلاب روسیه]]، به مرام [[کمونیسم|کمونیستی]] علاقه‌مند شد و فعالیت مطبوعاتی خود را با مقاله‌نویسی در نشریه «آچیق سوز» (حرف بی‌پرده)، ارگان حزب مساوات آغاز کرد و سپس با روزنامه [[آذربایجان، جزء لاینفک ایران]]، ارگان [[حزب دموکرات ایران]] شعبه باکو همکاری کرد. در پی حوادث اسفند ۱۲۹۶ و افزایش فعالیت‌های سوسیالیستی بین کارگران باکو به [[حزب عدالت (تاریخی)|حزب عدالت]] پیوست و در نشریاتی چون حریت، ارگان حزب عدالت، و دیگر نشریات چپ باکو به فعالیت [[روزنامه‌نگاری]] ادامه داد. او در اواسط سال ۱۲۹۸ در خلال کنفرانس عمومی [[حزب عدالت]] به عضویت کمیتهٔ مرکزی آن درآمد. پس از سلطه بلشویک‌ها بر [[جمهوری آذربایجان]] و اشغال انزلی توسط شوروی در اواخر اردیبهشت [[۱۲۹۹]] او در گیلان به همراه دیگر اعضای حزب عدالت فعالیت سیاسی گسترده‌ای را شروع کردند. در اوایل تیر آن سال حزب عدالت طی [[کنگره اول حزب کمونیست ایران|یک کنگره]] به [[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)|حزب کمونیست ایران]] تغییر نام داد و پیشه‌وری عضو کمیته مرکزی آن شد. او پس از یک کودتا، [[وزیر امور خارجه]] [[جمهوری گیلان]] شد.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Atabaki |نام= Touraj|پیوند= http://books.google.com/books?id=MybbePBf9YcC&lpg=PA117&dq=pishevari%20+%20gilan&pg=PA208#v=onepage&q&f=false|کتاب=Azerbaijan: Ethnicity and the Struggle for Power in Iran | ناشر= I.B.Tauris, |سال=۲۰۰۰}}</ref>
پس از [[انقلاب روسیه]]، به مرام [[کمونیسم|کمونیستی]] علاقه‌مند شد و فعالیت مطبوعاتی خود را با مقاله‌نویسی در نشریه «آچیق سوز» (سخن فاش یا حرف بی‌پرده)، ارگان حزب مساوات آغاز کرد و سپس با روزنامه آذربایجان، ارگان [[حزب دموکرات ایران]] شعبه باکو همکاری کرد. در پی حوادث اسفند ۱۲۹۶ و افزایش فعالیت‌های سوسیالیستی بین کارگران باکو به [[حزب عدالت (تاریخی)|حزب عدالت]] پیوست و در نشریاتی چون حریت، ارگان حزب عدالت، و دیگر نشریات چپ باکو به فعالیت [[روزنامه‌نگاری]] ادامه داد. او در اواسط سال ۱۲۹۸ در خلال کنفرانس عمومی [[حزب عدالت]] به عضویت کمیتهٔ مرکزی آن درآمد. پس از سلطه بلشویک‌ها بر [[جمهوری آذربایجان]] و اشغال انزلی توسط شوروی در اواخر اردیبهشت [[۱۲۹۹]] او در گیلان به همراه دیگر اعضای حزب عدالت فعالیت سیاسی گسترده‌ای را شروع کردند. در اوایل تیر آن سال حزب عدالت طی [[کنگره اول حزب کمونیست ایران|یک کنگره]] به [[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)|حزب کمونیست ایران]] تغییر نام داد و پیشه‌وری عضو کمیته مرکزی آن شد. او پس از یک کودتا، [[وزیر امور خارجه]] [[جمهوری گیلان]] شد.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=Atabaki |نام= Touraj|پیوند= http://books.google.com/books?id=MybbePBf9YcC&lpg=PA117&dq=pishevari%20+%20gilan&pg=PA208#v=onepage&q&f=false|کتاب=Azerbaijan: Ethnicity and the Struggle for Power in Iran | ناشر= I.B.Tauris, |سال=۲۰۰۰}}</ref>
او در کنگره خلق‌های خاور در باکو به عنوان نماینده ایران حضور داشت. او با شکست [[نهضت جنگل]] ایران را ترک کرد. او در باکو روزنامة اَکینجی (زارع) را چاپ می‌کرد.
با تفاهم ایران و شوروی و وجود امکان برای فعالیت‌های علنی، او به هیئت تحریریه روزنامه حقیقت، ارگان اتحادیه عمومی کارگران ایران پیوست. وی در نوشتن مقالات این نشریه چپ که در آن زمان از مهم‌ترین نشریات سیاسی بود نقشی مهم داشت. این نشریه در تیر ۱۳۰۱ توقیف شد و پیشه‌وری به علت فشارهای شدید دولت به باکو رفت. او در آنجا معلمی‌ کرد ولی به گفته خود به دلیل تمایل همسرش و وضعیت ایرانیان باکو و در پی تشکیل دومین کنگره [[حزب کمونیست ایران]] برای سازماندهی مجدد فعالیت صنفی و سیاسی به ایران برگشت و دبیر کمیته مرکزی و مسؤول تشکیلات [[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)|حزب کمونیست ایران]] در تهران شد. او پس از مدتی اقامت در بابل احتمالاً در زمستان ۱۳۰۶ وارد تهران شد و تا اوایل سال ۱۳۰۸ مدیریت کتابفروشی کتابخانه فروردین را داشت. در اواخر تابستان آن سال معلم مدرسه شوروی شد. در سال ۱۳۰۹ به همراه دیگر اعضای شبکه کمونیستی دستگیر شد. در اواخر ۱۳۱۸ محاکمه و به جرم «قبول فرقه اشتراکی و تبلیغ آن» به «ده سال حبس مجرد و سال حبس تأدیبی» محکوم شد. اندکی قبل از [[اشغال ایران در جنگ جهانی دوم|شهریور ۱۳۲۰]] پس از ده سال محکومیت در ۱۳۱۹ به [[کاشان]] تبعید شد ولی در پی سقوط [[رضاشاه]] دوباره وارد عرصه سیاسی شد.<ref name="EI"/>


او در کنگره خلق‌های خاور در باکو به عنوان نماینده ایران حضور داشت. او با شکست [[نهضت جنگل]] ایران را ترک کرد. او در باکو روزنامه اَکینچی (زارع) را چاپ می‌کرد.
با تفاهم ایران و شوروی و وجود امکان برای فعالیت‌های علنی، او به هیئت تحریریه روزنامه حقیقت، ارگان اتحادیه عمومی کارگران ایران پیوست. وی در نوشتن مقالات این نشریه چپ که در آن زمان از مهم‌ترین نشریات سیاسی بود نقشی مهم داشت. این نشریه در تیر ۱۳۰۱ توقیف شد و پیشه‌وری به علت فشارهای شدید دولت به باکو رفت. او در آنجا معلمی‌ کرد ولی به گفته خود به دلیل تمایل همسرش و وضعیت ایرانیان باکو و در پی تشکیل دومین کنگره [[حزب کمونیست ایران]] برای سازماندهی مجدد فعالیت صنفی و سیاسی به ایران برگشت و دبیر کمیته مرکزی و مسؤول تشکیلات [[حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰)|حزب کمونیست ایران]] در تهران شد. او پس از مدتی اقامت در بابل احتمالاً در زمستان ۱۳۰۶ وارد تهران شد و تا اوایل سال ۱۳۰۸ مدیریت کتابفروشی کتابخانه فروردین را داشت. در اواخر تابستان آن سال معلم مدرسه شوروی شد. در سال ۱۳۰۹ به همراه دیگر اعضای شبکه کمونیستی دستگیر شد. در اواخر ۱۳۱۸ محاکمه و به جرم «قبول فرقه اشتراکی و تبلیغ آن» به «ده سال حبس مجرد و سال حبس تأدیبی» محکوم شد. اندکی قبل از [[اشغال ایران در جنگ جهانی دوم|شهریور ۱۳۲۰]] پس از ده سال محکومیت در ۱۳۱۹ به [[کاشان]] تبعید شد ولی در پی سقوط [[رضاشاه]] دوباره وارد عرصه سیاسی شد.<ref name="EI" />
=== پس از سقوط رضا شاه ===
=== پس از سقوط رضا شاه ===
او که از اعضای مؤسس حزب توده در نشست مهر ۱۳۲۰ بود، و نقش مهمی در تدوین اولین مرامنامه آن داشت به علت اختلافات سیاسی قبلی با بعضی از رهبران دیگر حزب ناشی از دسته‌بندی‌های حزب کمونیست در دهه ۱۳۰۰ و وجود اختلاف و شکاف بین کمونیستهای قدیمی در زندان رضا شاه از جمله شخص دکتر [[تقی ارانی]] و [[آرداشس آوانسیان|آوانسیان]] و تسری جدی آن به «[[حزب توده ایران]]» یا به این دلیل که ماهیّت کمونیستی «حزب توده» چندان روشن نبود یا شاید به این دلیل که پیشه‌وری شخصیت خویش را بسیار فراتر و موجه‌تر از مؤسسین حزب توده می‌دید، در حزب چندان فعالیتی نکرد. او روزنامه [[آژیر (روزنامه)|آژیر]] را تأسیس و نخستین شماره آن را در اول خرداد ۱۳۲۲ منتشر کرد. این روزنامه با وجود چپ بودن، حزبی نبود. خط مشی این روزنامه هم احتمالاً از دلایل دوری حزب از پیشه‌وری بود چرا که به علت یادداشت وی به مناسبت مرگ رضاشاه جلوی حضور او به عنوان نماینده منتخب حزب در نخستین کنگره حزب توده ایران در مرداد ۱۳۲۳ را گرفتند.<ref name="EI"/>
او که از اعضای مؤسس حزب توده در نشست مهر ۱۳۲۰ بود، و نقش مهمی در تدوین اولین مرامنامه آن داشت به علت اختلافات سیاسی قبلی با بعضی از رهبران دیگر حزب ناشی از دسته‌بندی‌های حزب کمونیست در دهه ۱۳۰۰ و وجود اختلاف و شکاف بین کمونیستهای قدیمی در زندان رضا شاه از جمله شخص دکتر [[تقی ارانی]] و [[آرداشس آوانسیان|آوانسیان]] و تسری جدی آن به «[[حزب توده ایران]]» یا به این دلیل که ماهیّت کمونیستی «حزب توده» چندان روشن نبود یا شاید به این دلیل که پیشه‌وری شخصیت خویش را بسیار فراتر و موجه‌تر از مؤسسین حزب توده می‌دید، در حزب چندان فعالیتی نکرد. او روزنامه [[آژیر]] را تأسیس و نخستین شماره آن را در اول خرداد ۱۳۲۲ منتشر کرد. این روزنامه با وجود چپ بودن، حزبی نبود. خط مشی این روزنامه هم احتمالاً از دلایل دوری حزب از پیشه‌وری بود چرا که به علت یادداشت وی به مناسبت مرگ رضاشاه جلوی حضور او به عنوان نماینده منتخب حزب در نخستین کنگره حزب توده ایران در مرداد ۱۳۲۳ را گرفتند.<ref name="EI"/>


پیشه‌وری در انتخابات دوره چهاردهم [[مجلس شورای ملی]] به عنوان نماینده اوّل [[تبریز]] انتخاب شد ولی در ۲۳ تیرماه ۱۳۲۳ اعتبارنامه وی علی‌رغم حمایت دکتر [[مصدق]] از وی به علت مخالفت نمایندگان محافظه کار به رهبری [[سیدضیاءالدین طباطبائی]] و حمایت بعضی از نمایندگان حزب توده از آن‌ها تصویب نشد.<ref name="EI"/> این اتفاق تکان‌دهنده و تلخ، روزهای تاریک گذشته را در ذهنش تداعی می‌کرد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که این مسئله عامل اصلی انزواء و فرو غلتیدن پیشه‌وری در دامن روس‌ها بوده‌است و این اقدام نمایندگان مجلس را یکی از مهم‌ترین عوامل تقویت انگیزه پیشه‌وری برای تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان دانسته‌اند؛ به‌طوری‌که نقل شده هنگام رد اعتبار نامه پیشه‌وری، او با صراحت گفته‌است: «من به این سادگیها دست بردار نیستم و خیلی زود حساب این مرتجعین مارک‌دار را خواهم رسید»؛ «من از پنجره بیرون رفتم ولی از در وارد خواهم شد».<ref name="boresh">{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی= بروجردی | نام = حسین| عنوان = برشی بر فرقه دموکرات آذربایجان | سال = زمستان ۱۳۸۴| ژورنال = مطالعات تاریخی | دوره = | شماره =۱۰ | صفحه = ۹۲–۱۱۵| زبان = fa}}</ref>
پیشه‌وری در انتخابات دوره چهاردهم [[مجلس شورای ملی]] به عنوان نماینده اوّل [[تبریز]] انتخاب شد ولی در ۲۳ تیرماه ۱۳۲۳ اعتبارنامه وی علی‌رغم حمایت دکتر [[مصدق]] از وی به علت مخالفت نمایندگان محافظه کار به رهبری [[سیدضیاءالدین طباطبائی]] و حمایت بعضی از نمایندگان حزب توده از آن‌ها تصویب نشد.<ref name="EI"/> این اتفاق تکان‌دهنده و تلخ، روزهای تاریک گذشته را در ذهنش تداعی می‌کرد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که این مسئله عامل اصلی انزواء و فرو غلتیدن پیشه‌وری در دامن روس‌ها بوده‌است و این اقدام نمایندگان مجلس را یکی از مهم‌ترین عوامل تقویت انگیزه پیشه‌وری برای تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان دانسته‌اند؛ به‌طوری‌که نقل شده هنگام رد اعتبار نامه پیشه‌وری، او با صراحت گفته‌است: «من به این سادگیها دست بردار نیستم و خیلی زود حساب این مرتجعین مارک‌دار را خواهم رسید»؛ «من از پنجره بیرون رفتم ولی از در وارد خواهم شد».<ref name="boresh">{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی= بروجردی | نام = حسین| عنوان = برشی بر فرقه دموکرات آذربایجان | سال = زمستان ۱۳۸۴| ژورنال = مطالعات تاریخی | دوره = | شماره =۱۰ | صفحه = ۹۲–۱۱۵| زبان = fa}}</ref>
[[پرونده:Stalin handnote to Baghirov 1.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|تصویر متن اصلی فرمان استالین (به زبان روسی) به [[میرجعفر باقرف]] برای ایجاد فرقه دموکرات آذربایجان و جنبش‌های تجزیه طلبانه در ایران]]
=== فرقه دموکرات و حکومت خودمختار آذربایجان ===
=== فرقه دموکرات و حکومت خودمختار آذربایجان ===
پس از [[جنگ جهانی]]، شوروی به عنوان یکی از فاتحان آن، خط مشیی توسعه طلبانه را در خصوص ایران در پیش گرفت که منجر به تلاش برای گرفتن امتیاز نفت شمال، فرانخواندن نیروهایش از شمال و تأسیس حکومت‌های خودمختار در آذربایجان و کردستان شد. یکی از مهمترین اسناد [[حزب کمونیست اتحاد شوروی|حزب کمونیست شوروی]] در روز ششم ژوئیه ۱۹۴۵ میلادی، پانزدهم تیر سال ۱۳۲۴ خورشیدی، در کمیته مرکزی این حزب برای ایجاد جنبش‌های تجزیه طلبانه در آذربایجان ایران و جنوب خزر تصویب شد. همه این اسناد امضای [[ژوزف استالین|استالین]] را داشت و او مستقیماً در این موضوع نقش داشته‌ است. در این سند آشکارا گفته شده که برای توسعه حرکت تجزیه‌طلبانه در آذربایجان، مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، همچون تأکید بر روی شعارهایی خاص، انتشار چندین کتاب و روزنامه به زبان‌هایی غیر از فارسی و با تیراژ بالا، تغییر زبان در سازمان‌ها و اداره‌ها، تقسیم اراضی و… انجام شود. همچنین حزبی ملی تشکیل شود و به باقرُف، تیمور قلی‌اُف و [[میرزا ابراهیم‌اُف]] وزیر فرهنگ آذربایجان شوروی سپرده شده بود که اقدام‌های لازم در این زمینه را انجام دهند. در این سند حتی نام حزب، یعنی «فرقه دموکرات آذربایجان» نیز پیشنهاد شده‌است. از این رو، در میانه تابستان سال ۱۳۲۴ خورشیدی، سران جمهوری آذربایجان به دستور شخص استالین ملزم شدند که خیلی زود دست به کار شوند و در ایران، کسانی را پیدا کنند تا برایشان حزبی با نام «فرقه دموکرات آذربایجان» تأسیس کنند و جدایی طلبی را تبلیغ کنند.<ref name=":0">{{یادکرد وب|عنوان=فرمان استالین: 'فرقه دموکرات آذربایجان' ایجاد شود|نشانی=https://www.radiofarda.com/a/fk-fergheh-e08/27414208.html|وبگاه=رادیو فردا|بازبینی=2020-04-10|کد زبان=fa}}</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=مقاله ای از عباس جوادی|نشانی=https://www.bbc.com/persian/tvandradio/2016/03/160302_pargar_artical_azerbaijan_javadi|وبگاه=BBC News فارسی|بازبینی=2020-04-10|کد زبان=fa}}</ref>
پس از [[جنگ جهانی]]، شوروی به عنوان یکی از فاتحان آن، خط مشیی توسعه طلبانه را در خصوص ایران در پیش گرفت که منجر به تلاش برای گرفتن امتیاز نفت شمال، فرانخواندن نیروهایش از شمال و تأسیس حکومت‌های خودمختار در آذربایجان و کردستان شد. یکی از مهمترین اسناد [[حزب کمونیست اتحاد شوروی|حزب کمونیست شوروی]] در روز ششم ژوئیه ۱۹۴۵ میلادی، پانزدهم تیر سال ۱۳۲۴ خورشیدی، در کمیته مرکزی این حزب برای ایجاد جنبش‌های تجزیه طلبانه در آذربایجان ایران و جنوب خزر تصویب شد. همه این اسناد امضای [[ژوزف استالین|استالین]] را داشت و او مستقیماً در این موضوع نقش داشته‌ است. در این سند آشکارا گفته شده که برای توسعه حرکت تجزیه‌طلبانه در آذربایجان، مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، همچون تأکید بر روی شعارهایی خاص، انتشار چندین کتاب و روزنامه به زبان‌هایی غیر از فارسی و با تیراژ بالا، تغییر زبان در سازمان‌ها و اداره‌ها، تقسیم اراضی و… انجام شود. همچنین حزبی ملی تشکیل شود و به باقرُف، تیمور قلی‌اُف و [[میرزا ابراهیم‌اُف]] وزیر فرهنگ آذربایجان شوروی سپرده شده بود که اقدام‌های لازم در این زمینه را انجام دهند. در این سند حتی نام حزب، یعنی «فرقه دموکرات آذربایجان» نیز پیشنهاد شده‌است. از این رو، در میانه تابستان سال ۱۳۲۴ خورشیدی، سران جمهوری آذربایجان به دستور شخص استالین ملزم شدند که خیلی زود دست به کار شوند و در ایران، کسانی را پیدا کنند تا برایشان حزبی با نام «فرقه دموکرات آذربایجان» تأسیس کنند و جدایی طلبی را تبلیغ کنند.<ref name=":0">{{یادکرد وب|عنوان=فرمان استالین: 'فرقه دموکرات آذربایجان' ایجاد شود|نشانی=https://www.radiofarda.com/a/fk-fergheh-e08/27414208.html|وبگاه=رادیو فردا|بازبینی=2020-04-10|کد زبان=fa}}</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=مقاله ای از عباس جوادی|نشانی=https://www.bbc.com/persian/tvandradio/2016/03/160302_pargar_artical_azerbaijan_javadi|وبگاه=BBC News فارسی|بازبینی=2020-04-10|کد زبان=fa}}</ref>
Line 119: Line 17:


پس از تأیید فهرست، سید جعفر پیشه‌وری در سال [[۱۳۲۴]] به تبریز رفت و با تنی چند از دیگر فعالان سیاسی آذربایجانی تأسیس [[فرقه دموکرات آذربایجان]] را انجام و با انتشار بیانیه [[شهریورین اون ایکیسی|دوازده شهریور]] اعلام موجودیت کرد. اختیارات گسترده‌تر محلی از لحاظ اداری، تدریس زبان ترکی در مدارس در کنار [[زبان فارسی]] و [[اصلاحات ارضی]] و اقتصادی از جمله مهم‌ترین خواسته‌هایی بود که در توضیح اهداف و خواسته‌های این تشکل جدید سیاسی عنوان شده بود.<ref name="boresh"/><ref name="EI"/> به دنبال آن پس از تشکیل مجلس ملی در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۲۴ [[دولت پیشه‌وری|حکومت خودمختار آذربایجان]] را برپا داشت. این اقدام او همراه با تصرّف پادگان‌ها و واحدهای نظامی توسط اعضای فرقه دمکرات موسوم به [[فدائیلر]] در [[تبریز]]، [[ارومیه]]، [[زنجان]]، [[اردبیل]] و دیگر شهرهای آذربایجان بود. این حرکت مورد پشتیبانی نیروهای نظامی شوروی بود. فرقه دموکرات، کنگره خلق آذربایجان را تشکیل داد که در ۳۰ آبان ۱۳۲۴، دستور به تشکیل انتخابات برای تشکیل مجلس ملی آذربایجان و نهایتاً حکومت ملی آذربایجان داد. مجلس ملی در نخستین اقدام خود در ۲۱ آذر، تشکیل حکومت ملی به نخست‌وزیری پیشه‌وری را اعلام کرد. پس از تشکیل دولت قوام در بهمن ۱۳۲۴، و با تلاشهای سیاسی وی و با ارائه پرونده‌ایی به سازمان تازه تأسیس ملل در خصوص عدم دخالت شوروی در امور داخلی کشور ایران، سازمان ملل قطع نامه‌ایی مبنی بر عدم دخالت شوروی در امور داخلی ایران و ترک نیروی نظامی از ایران را صادر نمود. در بهار ۱۳۲۵ شوروی موافقت کرد نیروهایش را از ایران خارج کند. پیشه‌وری در اردیبهشت برای مذاکره با مقامات تهران، به این شهر سفر کرد و در اواخر خرداد هیئت اعزامی تهران با او در تبریز مذاکره کرد. دولت مرکزی در نیمه دوم ۱۳۲۵ برای اعاده حاکمیت خود در آذربایجان [[نیروی نظامی]] مستقر کرد و فرقه دموکرات از هم پاشید و پیشه‌وری پس از واگذار کردن رهبری فرقه در ۱۹ آذر به محمد بی‌ریا، چند روز قبل از سقوط کامل فرقه دموکرات به همراه چند تن از دیگر رهبران فرقه که انبوهی از فعالان این جنبش که بعداً به آنان پیوستند به شوروی پناه برد و در باکو اقامت گزید.<ref name="EI"/><ref name="boresh"/>
پس از تأیید فهرست، سید جعفر پیشه‌وری در سال [[۱۳۲۴]] به تبریز رفت و با تنی چند از دیگر فعالان سیاسی آذربایجانی تأسیس [[فرقه دموکرات آذربایجان]] را انجام و با انتشار بیانیه [[شهریورین اون ایکیسی|دوازده شهریور]] اعلام موجودیت کرد. اختیارات گسترده‌تر محلی از لحاظ اداری، تدریس زبان ترکی در مدارس در کنار [[زبان فارسی]] و [[اصلاحات ارضی]] و اقتصادی از جمله مهم‌ترین خواسته‌هایی بود که در توضیح اهداف و خواسته‌های این تشکل جدید سیاسی عنوان شده بود.<ref name="boresh"/><ref name="EI"/> به دنبال آن پس از تشکیل مجلس ملی در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۲۴ [[دولت پیشه‌وری|حکومت خودمختار آذربایجان]] را برپا داشت. این اقدام او همراه با تصرّف پادگان‌ها و واحدهای نظامی توسط اعضای فرقه دمکرات موسوم به [[فدائیلر]] در [[تبریز]]، [[ارومیه]]، [[زنجان]]، [[اردبیل]] و دیگر شهرهای آذربایجان بود. این حرکت مورد پشتیبانی نیروهای نظامی شوروی بود. فرقه دموکرات، کنگره خلق آذربایجان را تشکیل داد که در ۳۰ آبان ۱۳۲۴، دستور به تشکیل انتخابات برای تشکیل مجلس ملی آذربایجان و نهایتاً حکومت ملی آذربایجان داد. مجلس ملی در نخستین اقدام خود در ۲۱ آذر، تشکیل حکومت ملی به نخست‌وزیری پیشه‌وری را اعلام کرد. پس از تشکیل دولت قوام در بهمن ۱۳۲۴، و با تلاشهای سیاسی وی و با ارائه پرونده‌ایی به سازمان تازه تأسیس ملل در خصوص عدم دخالت شوروی در امور داخلی کشور ایران، سازمان ملل قطع نامه‌ایی مبنی بر عدم دخالت شوروی در امور داخلی ایران و ترک نیروی نظامی از ایران را صادر نمود. در بهار ۱۳۲۵ شوروی موافقت کرد نیروهایش را از ایران خارج کند. پیشه‌وری در اردیبهشت برای مذاکره با مقامات تهران، به این شهر سفر کرد و در اواخر خرداد هیئت اعزامی تهران با او در تبریز مذاکره کرد. دولت مرکزی در نیمه دوم ۱۳۲۵ برای اعاده حاکمیت خود در آذربایجان [[نیروی نظامی]] مستقر کرد و فرقه دموکرات از هم پاشید و پیشه‌وری پس از واگذار کردن رهبری فرقه در ۱۹ آذر به محمد بی‌ریا، چند روز قبل از سقوط کامل فرقه دموکرات به همراه چند تن از دیگر رهبران فرقه که انبوهی از فعالان این جنبش که بعداً به آنان پیوستند به شوروی پناه برد و در باکو اقامت گزید.<ref name="EI"/><ref name="boresh"/>
== ارتباط با شوروی در بحران ==
== ارتباط با شوروی در بحران ==
[[پرونده:فرقه ی دموکرات آذربایجان.jpg|بندانگشتی|360px| تصویر دسته جمعی اعضای فرقه دموکرات. در میانه تصویر سید جعفر پیشه‌وری حضور دارد و در بالای سر جمعیت دو پیکره بزرگ از [[لنین]] و [[استالین]]، رهبران کمونیست [[شوروی]] سابق به چشم می‌خورد.]]
=== نامه به سران شوروی ===
=== نامه به سران شوروی ===
پس از شروع مذاکرات روسیه و ایران، سران «فرقه دموکرات آذربایجان» تلگرافی به میرجعفر باقراف، دبیر اول کمیته مرکزی «[[حزب کمونیست آذربایجان]]» به «جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان» مخابره کردند که متن آن در روزنامه آذربایجان، ارگان کمیته مرکزی «فرقه دموکرات آذربایجان» به چاپ رسید در متن تلگراف مذکور چنین آمده‌است:
پس از شروع مذاکرات روسیه و ایران، سران «فرقه دموکرات آذربایجان» تلگرافی به میرجعفر باقراف، دبیر اول کمیته مرکزی «[[حزب کمونیست آذربایجان]]» به «جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان» مخابره کردند که متن آن در روزنامه آذربایجان، ارگان کمیته مرکزی «فرقه دموکرات آذربایجان» به چاپ رسید در متن تلگراف مذکور چنین آمده‌است:
{{نقل قول|پدر عزیز و مهربان [[میرجعفر باقراف]].
خلق آذربایجان جنوبی که جز لاینفک آذربایجان است، مانند همه خلق‌های جهان، چشم امید خود را به خلق بزرگ [[شوروی]] و دولت شوروی دوخته‌است.<ref>روزنامهٔ آذربایجان، شمارهٔ 81، 17 شهریور 1327، چاپ باکو</ref><ref>محسنی، محمدرضا ۱۳۸۹: پان ترکیسم، ایران و آذربایجان، نشر سمرقند، ص ۳۳</ref><ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=رضا|کتاب=آذربایجان و اران|سال=۱۳۸۶|فصل=|صفحه=۲۳۰|جلد=|زبان=}}</ref>}}


چندی بعد جعفر پیشه‌وری، از [[استالین]] درخواست می‌کند مخفیانه برایشان اسلحه بفرستد تا با جنگ مسلحانه، آذربایجان را از ایران جدا کنند و به او قول می‌دهد که نخواهند گذاشت کارگزارانِ [[دولت ایران]] از این موضوع اطلاع بیابد. به او اطّلاع می‌دهند که [[مردم آذری|مردم آذربایجان]] خواهان جدایی از ایران هستند ولی اگر استالین ترجیح بدهد که فعلاً از ایران جدا نشوند، هم‌همچنان برای برقرار کردن دولت [[سوسیالیسم|سوسیالیستی]] در ایران تلاش خواهند کرد.<ref>http://irantarikh.com/tarikh/jafarpishavari.pdf</ref> او همچنین پیوسته ادعا می‌کرد که «تمام ایران آماده انقلاب است».<ref>{{یادکرد وب|عنوان=مقاله ای از عباس جوادی|نشانی=https://www.bbc.com/persian/tvandradio/2016/03/160302_pargar_artical_azerbaijan_javadi|وبگاه=BBC News فارسی|بازبینی=2020-04-11|کد زبان=fa}}</ref>
چندی بعد جعفر پیشه‌وری، از [[استالین]] درخواست می‌کند مخفیانه برایشان اسلحه بفرستد تا با جنگ مسلحانه، آذربایجان را از ایران جدا کنند و به او قول می‌دهد که نخواهند گذاشت کارگزارانِ [[دولت ایران]] از این موضوع اطلاع بیابد. به او اطّلاع می‌دهند که [[مردم آذری|مردم آذربایجان]] خواهان جدایی از ایران هستند ولی اگر استالین ترجیح بدهد که فعلاً از ایران جدا نشوند، هم‌همچنان برای برقرار کردن دولت [[سوسیالیسم|سوسیالیستی]] در ایران تلاش خواهند کرد.<ref>http://irantarikh.com/tarikh/jafarpishavari.pdf</ref> او همچنین پیوسته ادعا می‌کرد که «تمام ایران آماده انقلاب است».<ref>{{یادکرد وب|عنوان=مقاله ای از عباس جوادی|نشانی=https://www.bbc.com/persian/tvandradio/2016/03/160302_pargar_artical_azerbaijan_javadi|وبگاه=BBC News فارسی|بازبینی=2020-04-11|کد زبان=fa}}</ref>
=== نامه استالین به پیشه‌وری ===
=== نامه استالین به پیشه‌وری ===
در هشتم ماه مه ۱۹۴۶ (۱۳۲۵) یعنی یک روز قبل از خروج کامل قوای شوروی از ایران، استالین در اقدامی بی‌سابقه، با توجه به نارضایتی پیشه‌وری، در نامه ای به او، علل خروج نیروهای شوروی از ایران را به او توضیح می‌دهد و در جایی از نامه می‌گوید که «بنظر می‌رسد شما در بررسی وضع داخلی ایران و همچنین بُعد بین‌المللی مسئله دچار اشتباه شده‌اید.»<ref name=":1">{{یادکرد وب|عنوان=مقاله ای از عباس جوادی|نشانی=https://www.bbc.com/persian/tvandradio/2016/03/160302_pargar_artical_azerbaijan_javadi|وبگاه=BBC News فارسی|بازبینی=2020-04-11|کد زبان=fa}}</ref>
در هشتم ماه مه ۱۹۴۶ (۱۳۲۵) یعنی یک روز قبل از خروج کامل قوای شوروی از ایران، استالین در اقدامی بی‌سابقه، با توجه به نارضایتی پیشه‌وری، در نامه ای به او، علل خروج نیروهای شوروی از ایران را به او توضیح می‌دهد و در جایی از نامه می‌گوید که «بنظر می‌رسد شما در بررسی وضع داخلی ایران و همچنین بُعد بین‌المللی مسئله دچار اشتباه شده‌اید.»<ref name=":1">{{یادکرد وب|عنوان=مقاله ای از عباس جوادی|نشانی=https://www.bbc.com/persian/tvandradio/2016/03/160302_pargar_artical_azerbaijan_javadi|وبگاه=BBC News فارسی|بازبینی=2020-04-11|کد زبان=fa}}</ref>
=== نامه پیشه‌وری به استالین ===
=== نامه پیشه‌وری به استالین ===
پیشه‌وری به تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۲۵، نامه‌ای به رهبر اتحاد جماهیر شوروی نوشت:
پیشه‌وری به تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۲۵، نامه‌ای به رهبر اتحاد جماهیر شوروی نوشت:
{{نقل قول|
* مادام که مرزهایمان باز هستند و قدرت ملی مان پابرجاست، مقدار کمی به ما سلاح داده شود؛ زیرا اگر سرکوبها به این روال پیش رود، این جدایی دیگر ممکن نخواهد شد. ما براحتی قادریم این سلاح‌ها را چنان مخفیانه بدست قوای ملی برسانیم که نیروی مخالف، از آن مطلع نشود. پس از شروع و شدت درگیری انجام این کار بسیار سخت خواهد بود. ما سلاح زیادی نمی‌خواهیم. منظور ما اندک مقداری است تا فدائیان ناگزیر نشوند با دست خالی جلوی دشمن بروند.
* حالا که قوام جنگ را شروع کرده و به ریختن خون برادران ما پرداخته‌است، اجازه داده شود ما نیز از هر سو او را در تنگنا قرار دهیم، تا از این طریق امکان قیام آزادیخواهان همه جای ایران را فراهم کرده، نهضت بزرگی در سراسر ایران آغاز نماییم و با سرنگون ساختن حکومت ارتجاعی تهران، حکومتی دموکراتیک به جای آن مستقر سازیم.
* اگر این کار به صلاح نیست، بگذارید از تهران کاملاً قطع رابطه کنیم و حکومت ملی خویش را بوجود آوریم. ([مردم ما] به راه حل اخیر بیشتر تمایل دارد). سیاست شوروی هر کدام از این دو راه را که انتخاب کند، ما می‌توانیم آن را شرافتمندانه اجرا کنیم و موفق گردیم.
* شکست سیاست شوروی در مسئله نفت در ایران، به معنی شکست سیاست ترقی‌خواهانه در ایران است. این شکست ضربه بزرگی به جنبشهای دموکراتیک در خاور زمین خواهد زد؛ زیرا همانگونه که جنبش آذربایجان تأثیر عظیم و مثبتی بر جای نهاده‌است، شکست آن نیز تأثیر منفی عظیمی برجای خواهد نهاد.<ref>{{یادکرد وب |نام خانوادگی=مددی|نام=سیروس|عنوان= «نامه» رهبران جنبش ملی-دموکراتیک آذربایجان به رهبران اتحاد شوروی|نشانی=https://archive.is/Qjs0V|بازبینی=۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵|اثر= |تاریخ=2007|ناشر=آذربایجان|نشانی بایگانی=http://www.webcitation.org/6bXJFETf1|تاریخ بایگانی=۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵}}</ref>
}}
=== درخواست خروج از ایران از سوی باکو ===
=== درخواست خروج از ایران از سوی باکو ===
نمایندگان شوروی در پاییز ۱۳۲۵، سران فرقه را دعوت کردند تا آنها را از تصمیم خود مطلع کنند. در این دیدار، سرهنگ قلی‌اف (معاون آتاکیشیوف، وزیر امنیت جمهوری آذربایجان شوروی که نقش رابط را میان تبریز و باکو بر عهده گرفته بود) از پیشه‌وری خواست که به کناره‌گیری از فرقه بیندیشد و جانشینی برای خود انتخاب کند. پیشه‌وری در واکنش می‌گوید «آخر چطور می‌شود که من به این سادگی استعفا کنم؟ این نظر کیست؟ این رفتار جوانمردانه‌ای نیست از سوی رفقای شوروی.» در جواب سرهنگ قلی‌اف با تندی به پیشه‌وری می‌گوید: «‘سنی گتیرن، سنه دییر گت. همان کسی که شما را آورده، حالا می‌گوید، شما باید بروید’.»<ref>{{یادکرد وب|عنوان=آخرین پیام شوروی به پیشه‌وری: «سنی گتیرن، سنه دییر گت!»|نشانی=https://www.radiofarda.com/a/fk-fergheh-e28/27463954.html|وبگاه=رادیو فردا|بازبینی=2020-04-12|کد زبان=fa}}</ref>
نمایندگان شوروی در پاییز ۱۳۲۵، سران فرقه را دعوت کردند تا آنها را از تصمیم خود مطلع کنند. در این دیدار، سرهنگ قلی‌اف (معاون آتاکیشیوف، وزیر امنیت جمهوری آذربایجان شوروی که نقش رابط را میان تبریز و باکو بر عهده گرفته بود) از پیشه‌وری خواست که به کناره‌گیری از فرقه بیندیشد و جانشینی برای خود انتخاب کند. پیشه‌وری در واکنش می‌گوید «آخر چطور می‌شود که من به این سادگی استعفا کنم؟ این نظر کیست؟ این رفتار جوانمردانه‌ای نیست از سوی رفقای شوروی.» در جواب سرهنگ قلی‌اف با تندی به پیشه‌وری می‌گوید: «‘سنی گتیرن، سنه دییر گت. همان کسی که شما را آورده، حالا می‌گوید، شما باید بروید’.»<ref>{{یادکرد وب|عنوان=آخرین پیام شوروی به پیشه‌وری: «سنی گتیرن، سنه دییر گت!»|نشانی=https://www.radiofarda.com/a/fk-fergheh-e28/27463954.html|وبگاه=رادیو فردا|بازبینی=2020-04-12|کد زبان=fa}}</ref>


در نهایت، یک روز مانده به ۲۱ آذر ۱۳۲۵ نمایندگان باقروف به پیشه‌وری و دیگر رهبران بالای فرقه گفتند که بزودی چند ماشین می‌آیند تا آنها را به باکو ببرند. پیشه‌وری نیز آنگونه که خودش گفته علی‌رغم خواست خودش تبریز را ترک می‌کند.<ref name=":1"/>
در نهایت، یک روز مانده به ۲۱ آذر ۱۳۲۵ نمایندگان باقروف به پیشه‌وری و دیگر رهبران بالای فرقه گفتند که بزودی چند ماشین می‌آیند تا آنها را به باکو ببرند. پیشه‌وری نیز آنگونه که خودش گفته علی‌رغم خواست خودش تبریز را ترک می‌کند.<ref name=":1"/>
نامه‌های دست‌نویس جعفر پیشه‌وری به رهبر اتحاد جماهیر شوروی:
<gallery>
Pishevari_ussr_1.gif|نامه پیشه وری به استالین
Pishevari_ussr_2.gif|نامه پیشه وری به استالین
Pishevari_ussr_3.gif|نامه پیشه وری به استالین
Pishevari_ussr_4.gif|نامه پیشه وری به استالین
Pishevari_ussr_5.gif|نامه پیشه وری به استالین
Pishevari_ussr_6.gif|نامه پیشه وری به استالین
Pishevari_ussr_7.gif|نامه پیشه وری به استالین
</gallery>
== رفتار و سخن پیشه‌وری ==
== رفتار و سخن پیشه‌وری ==
وی در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در مقاله‌ای در روزنامه آژیر با عنوان “چرا [[سید ضیاءالدین طباطبایی]] را خائن ایران می‌دانیم؟ آیا سران ایلات و عشار مردمان میهن‌پرستی هستند؟ ” می‌نویسد:
وی در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در مقاله‌ای در روزنامه آژیر با عنوان “چرا [[سید ضیاءالدین طباطبایی]] را خائن ایران می‌دانیم؟ آیا سران ایلات و عشار مردمان میهن‌پرستی هستند؟ ” می‌نویسد:
{{گفتاورد|«ایران باید یک دولت مستقل ملی به تمام معنا داشته باشد و سعی بکند طایفه بازی و ایل بازی را از بین ببرد. تمام افراد ملت را در زیر یک بیرق و یک قانون تمرکز بدهد. هر کسی بر خلاف این رفتار بکند خائن است. مردان میهن‌پرست هرگز به تضعیف کشور خود اقدام نمی‌کنند و هیچ وقت راضی نمی‌شوند بر خلاف قوانین کشور خود رفتار نموده و هم میهنان خود را آزار بدهند و مرکزیت کشور خود را متزلزل سازند. مردان شرافتمند از بالای سر کشور خود با بیگانگان رابطه نمی‌زنند. در خطرناک‌ترین موقع‌ها علیه دولت مرکزی برنمی‌خیزند و برای احقاق حقوق مشروع یا ادعاهای نامشروع خود از راه دزدی و غارتگری و شورش و بلوا اقدام نمی‌کنند. ارتجاع بین‌المللی از وحدت ایران خوشش نمی‌آید و سعی می‌کند در پیکر ایران دولت‌های کوچک به وجود بیاورد».<ref>[http://www.kordha.ir/?p=1892 روایت اسناد انگلیسی از بحران آذربایجان-پایگاه تحلیلی کردها]</ref>}}
{{گفتاورد|ما همیشه گفته‌ایم و اکنون نیز صریحاً می‌گوییم: ما به‌طور جدی به ایران و تمامیت ارضی آن علاقه‌مند ایم. اگر از طرفی خدشه‌ای به آن وارد شود شاید جدّی‌تر و فداکارانه‌تر از ساکنان ایالت‌های دیگر ایران – برای جلوگیری از آن [خدشه] اقدام خواهیم کرد. با این حال هرگز حاضر نیستیم از دفاع از ملّت، زبان و آداب و رسوم و خصوصیت‌مان به شرط آن‌که کشورمان یعنی ایران را خدشه‌دار نکند- صرف‌نظر کنیم. این‌جا چیزی که مغایر با قانون و حقّ حاکمیت خلق‌های ایران باشد وجود ندارد. برعکس اگر ما خود را با دست خودمان اداره کنیم، چه بسا این امر بتواند به تکامل و تعالی ایران رشد بیش‌تری دهد. نهضت ملی ما دیگر از چارچوب ملّی خارج شده و مقام پیشاهنگی جنبش دموکراتیک ایران را احراز کرده‌است. اکنون دیگر عموم مردم ایران شروع به درک این موضوع و معنای حقیقی آن کرده‌اند. گفتگوهای آغاز شده در تهران موجب روشن شدن ابهامات و سؤتفاهماتی گشته که دشمنان ما به طرق و بهانه‌های گوناگون ایجاد کرده‌اند. این گفتگوها حسن تفاهمی اساسی میان خلق آذربایجان و ایرانیان بیرون از آذربایجان به وجود آورده‌است. این حسن تفاهمات علی‌رغم تلاش‌های مذبوحانهٔ مرتجعین داخلی و خارجی، روز به روز عمق می‌یابد و نتایج مثبتی می‌دهد.<ref>روزنامهٔ آذربایجان - ارگان فرقه دموکرات آذربایجان شماره ۲۱ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۲۵</ref>}}
{{گفتاورد|چنانچه تهران راهِ ارتجاع را انتخاب کند، خداحافظ! راه در پیش. بدون آذربایجان به راه خود ادامه دهد. این است آخرین حرف ما.<ref>– [[محمدحسین خسروپناه]]/ فصل‌نامهٔ گفتگو شماره ۴۸ / اردیبهشت ۸۶ / صفحهٔ ۱۰۵</ref>}}
{{گفتاورد|آذربایجان ترجیح می‌دهد به‌جای این‌که با بقیه ایران به شکل هندوستان اسیر باشد، برای خود سرزمین ایرلند آزادی باشد.<ref>– نشریه آذربایجان شماره ۸ مورخه ۲۹/۶/۲۴ "مرا بخیر تو امید نیست شر مرسان، به قلم پیشه‌وری</ref>}}
{{گفتاورد|اگر کار بدین منوال پیش رود، ما چاره‌ای نداریم جز این که تماماً از تهران جدا شده و دولتی مستقل تشکیل دهیم.<ref>– نشریهٔ آذربایجان شمارهٔ ۴۸ مورخ۲/۱۰/۲۴ مقاله «دالیدان آتیلان داش، توپوغا دییر»</ref>}}
== مرگ پیشه‌وری ==
== مرگ پیشه‌وری ==
او در پی فروپاشی [[فرقه دموکرات آذربایجان]]، به [[آذربایجان شوروی]] گریخته بود سرانجام در ۲۰ تیر ۱۳۲۶ پس از یک [[حادثه رانندگی]] در بیمارستان درگذشت. به دلیل مشاجره لفظی پیشه‌وری و [[میرجعفر باقراف|میرجعفر باقروف]]، صدر وزیران جمهوری [[آذربایجان شوروی]]، احتمال داده شد باقروف در این حادثه دست داشته‌است.<ref name="EI"/>
او در پی فروپاشی [[فرقه دموکرات آذربایجان]]، به [[آذربایجان شوروی]] گریخته بود سرانجام در ۲۰ تیر ۱۳۲۶ پس از یک [[حادثه رانندگی]] در بیمارستان درگذشت. به دلیل مشاجره لفظی پیشه‌وری و [[میرجعفر باقراف|میرجعفر باقروف]]، صدر وزیران جمهوری [[آذربایجان شوروی]]، احتمال داده شد باقروف در این حادثه دست داشته‌است.<ref name="EI"/>
[[محمد باقرزاده (بی‌ریا)|محمد بی‌ریا]] وزیر فرهنگ دولت پیشه‌وری، درتاریخ سوم آوریل ۱۹۵۴ نامه یی را در هشت صفحه به نخست‌وزیر وقت شوروی «[[گئورگی مالنکوف|مالنکوف]]» در رابطه با ۲۱ آذر و [[حکومت خودمختار آذربایجان]] و مرگ پیشه‌وری (دال بر قتل عمدی پیشه‌وری) نوشته‌است.<ref>http://www.camah.net/biriaetiraf.php {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20131203004936/http://www.camah.net/biriaetiraf.php |date=۳ دسامبر ۲۰۱۳}} دستخط و امضای محمد بی‌ریا همراه با ترجمه آن</ref>
== نگارخانه ==
<gallery>
پرونده:DSC07081.JPG|قبر [[سید جعفر پیشه وری]] در [[پارک مفاخر باکو]]
پرونده:DSC07082.JPG|آرم [[فرقه دموکرات آذربایجان]] و سخنانی از پیشه وری کنار قبر وی
</gallery>
== نامه‌های فوق محرمانه شوروی ==
<gallery>
Stalin's mail to pishevari.jpg|نامه استالین به پیشه‌وری
Stalin's mail to pishevari 2.jpg|نامه استالین به پیشه‌وری ۲
Stalin's mail to pishevari 3.jpg|نامه استالین به پیشه‌وری ۳
</gallery>
{{ویکی‌نبشته|چشم‌انداز/از ۲۱ آذر تا ۲۱ آذر}}
{{چپ‌چین}}
* {{یادکرد وب |نام خانوادگی= Stalin|نام=Joseph V|پیوند نویسنده=یوسف استالین|عنوان=Geological Prospecting Work for Oil in Northern Iran|نشانی=https://web.archive.org/web/20060801153615/http://www.wilsoncenter.org/index.cfm?topic_id=1409&fuseaction=va2.document&identifier=5034F23D-96B6-175C-9FE97CF257D17EFA&sort=Collection&item=1945-46%20Iranian%20Crisis|بازبینی= ۲۲ دسامبر ۲۰۱۵|اثر=No 9168 SS|تاریخ=۱۹۴۵-۰۶-۲۱|ناشر=CWIHP|نشانی بایگانی=http://www.webcitation.org/6dyNGalTI|تاریخ بایگانی=۲۰۱۵-۱۲-۲۲|کد زبان=en}}
* {{یادکرد وب |نویسنده=CC VKP(b) [[:en:Politburo|Politburo]]|عنوان=Measures to Organize a Separatist Movement in Southern Azerbaijan and Other Provinces of Northern Iran|نشانی=https://web.archive.org/web/20060801153631/http://www.wilsoncenter.org/index.cfm?topic_id=1409&fuseaction=va2.document&identifier=5034F21E-96B6-175C-91FB9BFAF40CE44F&sort=Collection&item=1945-46%20Iranian%20Crisis |بازبینی=۲۲ دسامبر ۲۰۱۵|اثر= |تاریخ=6 July 1945|ناشر=CWIHP|نشانی بایگانی=http://www.webcitation.org/6dyAFshS0|تاریخ بایگانی=۲۲ دسامبر ۲۰۱۵|کد زبان=en}}
{{پایان چپ‌چین}}
* {{یادکرد وب |نام خانوادگی=ناشناس|عنوان=نام غیررسمی برای ارزشیابی جهت پایه‌گذاری جنبش‌های جدایی‌خواهانه در شمال ایران |نشانی=https://web.archive.org/web/20060801153623/http://www.wilsoncenter.org/index.cfm?topic_id=1409&fuseaction=va2.document&identifier=5034F1EF-96B6-175C-9D8F7E7DD4C1C757&sort=Collection&item=1945-46%20Iranian%20Crisis|بازبینی=۲۰۱۵-۱۲-۲۲|اثر= |تاریخ=۱۹۴۵-۰۷-۱۴|ناشر=CWIHP|نشانی بایگانی=http://www.webcitation.org/6dyNphE7c|تاریخ بایگانی=۲۰۱۵-۱۲-۲۲}}
* [http://www.radiofarda.com/content/f35_iran_21azar_part3/27312319.html نامه استالین به پیشه‌وری]، وبسایت رادیو فردا
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
== منابع ==
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= بیات |نام= کاوه |مقاله= {{unicode|پیشه‌وری}}|دانشنامه=دانشنامه جهان اسلام|نشانی= http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2978|ویراستاران= |ناشر= |سال= |زبان=fa}}
* [http://www.achiq.org/pisheveri/xatireler-Pisheveri.htm خاطرات سید جعفر پیشه‌وری]
* [[:w:en:Ja'far Pishevari|Ja'far Pishevari - Wikipedia, the free encyclopedia]]
* [[:w:az:Seyid Cəfər Pişəvəri|Seyid Cəfər Pişəvəri - Vikipediya - Vikipediya - Wikipedia]]
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =رضا | نام =عنایت الله | پیوند نویسنده =عنایت الله رضا | عنوان =آذربایجان و اران | سال =۱۳۸۶ | ناشر =نشر هزار کرمان |مکان =تهران | شابک =۹۷۸-۹۶۴-۹۰۹۵۱-۲-۸}}
== جستارهای وابسته ==
* [[فرقه دموکرات آذربایجان]]
== پیوند به بیرون ==
* [http://www.adfmk.com/ فرقه دموکرات آذربایجان]
* [http://www.adfmk.com/documents اسناد فرقه دموکرات آذربایجان]
* [https://web.archive.org/web/20140101073620/http://www.pyknet.net/1384/04azar/page/355pishevari.htm سید جعفر پیشه‌وری: ایران و تمامیت ارضی آن آذربایجان و حقوق ملی مردم آن]
* [http://www.irantarikh.com/tarikh/jafarpishavari.pdf ترجمهٔ نامهٔ پیشه‌وری به استالین]
* [http://www.rahetudeh.com/rahetude/Sarmaghaleh-vasat/HTML/2007/okt/azarbayjan.html آذربایجان واحد خواب و خیال است!]


{{ترتیب‌پیش‌فرض:پیشه‌وری، سید جعفر}}
[[محمد باقرزاده (بی‌ریا)|محمد بی‌ریا]] وزیر فرهنگ دولت پیشه‌وری، درتاریخ سوم آوریل ۱۹۵۴ نامه یی را در هشت صفحه به نخست‌وزیر وقت شوروی «[[گئورگی مالنکوف|مالنکوف]]» در رابطه با ۲۱ آذر و [[حکومت خودمختار آذربایجان]] و مرگ پیشه‌وری (دال بر قتل عمدی پیشه‌وری) نوشته‌است.
[[رده:۵۳ نفر]]
[[رده:اعضای حزب توده]]
[[رده:اعضای حزب کمونیست اتحاد شوروی]]
[[رده:افراد آذربایجانی ایرانی‌تبار]]
[[رده:افراد ایرانی آذری‌تبار]]
[[رده:انقلابیون آذری‌تبار اهل ایران]]
[[رده:انقلابیون اهل ایران]]
[[رده:اهالی اردبیل]]
[[رده:اهالی جمهوری آذربایجان اهل اتحاد شوروی]]
[[رده:اهالی خلخال]]
[[رده:ایرانی‌های مهاجرت‌کرده به اتحاد شوروی]]
[[رده:حاکمان کمونیست]]
[[رده:دانش‌آموختگان دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق]]
[[رده:درگذشتگان ۱۳۲۶]]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۴۷ (میلادی)]]
[[رده:درگذشتگان حادثه جاده‌ای در اتحاد شوروی]]
[[رده:درگذشتگان حادثه جاده‌ای در جمهوری آذرایجان]]
[[رده:روزنامه‌نگاران اهل جمهوری آذربایجان]]
[[رده:زادگان ۱۲۷۲]]
[[رده:زادگان ۱۸۹۳ (میلادی)]]
[[رده:سیاستمداران اهل جمهوری آذربایجان]]
[[رده:فرقه دموکرات آذربایجان]]
[[رده:فعالان مستقل]]
[[رده:کمونیست‌های اهل ایران]]
[[رده:کمونیست‌های اهل جمهوری آذربایجان]]
[[رده:کمونیسم در جمهوری آذربایجان]]
[[رده:مدفونان در پارک مفاخر باکو]]
[[رده:مسلمانان اهل جمهوری آذربایجان]]
[[رده:مهاجران ایرانی قفقاز]]
[[رده:نویسندگان آذربایجانی]]
[[رده:نویسندگان آذری‌زبان]]

Revision as of 16:10, 21 April 2022

سید جعفر جوادزاده خلخالی مشهور به سید جعفر پیشه‌وری (۱۲۷۲–۱۳۲۶) سیاستمدار، روزنامه‌نگار و انقلابی کمونیست ایرانی بود. او نخست‌وزیر حکومت ملی آذربایجان و مؤسس فرقه دموکرات آذربایجان بود. او کمیسر امور داخله جمهوری شورائی گیلان بود،<ref>https://thewire.in/history/the-red-republic-of-gilan-a-hundred-years-on</ref> پیشه‌وری از بنیان‌گذاران و عضو کمیتهٔ مرکزی حزب عدالت در باکو، از مؤسسین حزب کمونیست ایران در نخستین کنگره آن و دبیر مسؤول تشکیلات این حزب در تهران بود. پیشه‌وری در باکو سردبیر روزنامه دوزبانه ترکی آذربایجانی – فارسی «حُرّیَت» بود، و گرداننده اصلی روزنامه حقیقت بود که در۱۳۰۰-۱۳۰۱ خورشیدی / ۱۹۲۱-۱۹۲۲ در تهران منتشر می‌شد. بعدها او روزنامه آژیر را در تهران منتشر کرد.<ref>http://www.iranicaonline.org/articles/azir-leftist-persian-newspaper</ref>

اوایل زندگی

او در ۱۲۷۲ شمسی در روستای زاویه سادات خلخال متولّد شد و در ده یا دوازده سالگی و پس از اندکی تحصیلات ابتدایی، به همراه خانوادهٔ اش که در یک آشوب دارایی شان را از دست داده بودند، به قفقاز رفت. در آن زمان باکو به عنوان یک مرکز جدید صنعتی هزاران جویای کار را به خود می‌پذیرفت. او در باکو در دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق یا به اختصار کوتوْ تحصیل کرد، و در آنجا ضمناً در مدارس اتحاد ایرانیان و بلدیه به شغل معلمی پرداخت.<ref name="EI">Template:یادکرد دانشنامه</ref>

فعالیت سیاسی

پس از انقلاب روسیه، به مرام کمونیستی علاقه‌مند شد و فعالیت مطبوعاتی خود را با مقاله‌نویسی در نشریه «آچیق سوز» (سخن فاش یا حرف بی‌پرده)، ارگان حزب مساوات آغاز کرد و سپس با روزنامه آذربایجان، ارگان حزب دموکرات ایران شعبه باکو همکاری کرد. در پی حوادث اسفند ۱۲۹۶ و افزایش فعالیت‌های سوسیالیستی بین کارگران باکو به حزب عدالت پیوست و در نشریاتی چون حریت، ارگان حزب عدالت، و دیگر نشریات چپ باکو به فعالیت روزنامه‌نگاری ادامه داد. او در اواسط سال ۱۲۹۸ در خلال کنفرانس عمومی حزب عدالت به عضویت کمیتهٔ مرکزی آن درآمد. پس از سلطه بلشویک‌ها بر جمهوری آذربایجان و اشغال انزلی توسط شوروی در اواخر اردیبهشت ۱۲۹۹ او در گیلان به همراه دیگر اعضای حزب عدالت فعالیت سیاسی گسترده‌ای را شروع کردند. در اوایل تیر آن سال حزب عدالت طی یک کنگره به حزب کمونیست ایران تغییر نام داد و پیشه‌وری عضو کمیته مرکزی آن شد. او پس از یک کودتا، وزیر امور خارجه جمهوری گیلان شد.<ref>Template:یادکرد کتاب</ref>

او در کنگره خلق‌های خاور در باکو به عنوان نماینده ایران حضور داشت. او با شکست نهضت جنگل ایران را ترک کرد. او در باکو روزنامه اَکینچی (زارع) را چاپ می‌کرد. با تفاهم ایران و شوروی و وجود امکان برای فعالیت‌های علنی، او به هیئت تحریریه روزنامه حقیقت، ارگان اتحادیه عمومی کارگران ایران پیوست. وی در نوشتن مقالات این نشریه چپ که در آن زمان از مهم‌ترین نشریات سیاسی بود نقشی مهم داشت. این نشریه در تیر ۱۳۰۱ توقیف شد و پیشه‌وری به علت فشارهای شدید دولت به باکو رفت. او در آنجا معلمی‌ کرد ولی به گفته خود به دلیل تمایل همسرش و وضعیت ایرانیان باکو و در پی تشکیل دومین کنگره حزب کمونیست ایران برای سازماندهی مجدد فعالیت صنفی و سیاسی به ایران برگشت و دبیر کمیته مرکزی و مسؤول تشکیلات حزب کمونیست ایران در تهران شد. او پس از مدتی اقامت در بابل احتمالاً در زمستان ۱۳۰۶ وارد تهران شد و تا اوایل سال ۱۳۰۸ مدیریت کتابفروشی کتابخانه فروردین را داشت. در اواخر تابستان آن سال معلم مدرسه شوروی شد. در سال ۱۳۰۹ به همراه دیگر اعضای شبکه کمونیستی دستگیر شد. در اواخر ۱۳۱۸ محاکمه و به جرم «قبول فرقه اشتراکی و تبلیغ آن» به «ده سال حبس مجرد و سال حبس تأدیبی» محکوم شد. اندکی قبل از شهریور ۱۳۲۰ پس از ده سال محکومیت در ۱۳۱۹ به کاشان تبعید شد ولی در پی سقوط رضاشاه دوباره وارد عرصه سیاسی شد.<ref name="EI" />

پس از سقوط رضا شاه

او که از اعضای مؤسس حزب توده در نشست مهر ۱۳۲۰ بود، و نقش مهمی در تدوین اولین مرامنامه آن داشت به علت اختلافات سیاسی قبلی با بعضی از رهبران دیگر حزب ناشی از دسته‌بندی‌های حزب کمونیست در دهه ۱۳۰۰ و وجود اختلاف و شکاف بین کمونیستهای قدیمی در زندان رضا شاه از جمله شخص دکتر تقی ارانی و آوانسیان و تسری جدی آن به «حزب توده ایران» یا به این دلیل که ماهیّت کمونیستی «حزب توده» چندان روشن نبود یا شاید به این دلیل که پیشه‌وری شخصیت خویش را بسیار فراتر و موجه‌تر از مؤسسین حزب توده می‌دید، در حزب چندان فعالیتی نکرد. او روزنامه آژیر را تأسیس و نخستین شماره آن را در اول خرداد ۱۳۲۲ منتشر کرد. این روزنامه با وجود چپ بودن، حزبی نبود. خط مشی این روزنامه هم احتمالاً از دلایل دوری حزب از پیشه‌وری بود چرا که به علت یادداشت وی به مناسبت مرگ رضاشاه جلوی حضور او به عنوان نماینده منتخب حزب در نخستین کنگره حزب توده ایران در مرداد ۱۳۲۳ را گرفتند.<ref name="EI"/>

پیشه‌وری در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده اوّل تبریز انتخاب شد ولی در ۲۳ تیرماه ۱۳۲۳ اعتبارنامه وی علی‌رغم حمایت دکتر مصدق از وی به علت مخالفت نمایندگان محافظه کار به رهبری سیدضیاءالدین طباطبائی و حمایت بعضی از نمایندگان حزب توده از آن‌ها تصویب نشد.<ref name="EI"/> این اتفاق تکان‌دهنده و تلخ، روزهای تاریک گذشته را در ذهنش تداعی می‌کرد. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که این مسئله عامل اصلی انزواء و فرو غلتیدن پیشه‌وری در دامن روس‌ها بوده‌است و این اقدام نمایندگان مجلس را یکی از مهم‌ترین عوامل تقویت انگیزه پیشه‌وری برای تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان دانسته‌اند؛ به‌طوری‌که نقل شده هنگام رد اعتبار نامه پیشه‌وری، او با صراحت گفته‌است: «من به این سادگیها دست بردار نیستم و خیلی زود حساب این مرتجعین مارک‌دار را خواهم رسید»؛ «من از پنجره بیرون رفتم ولی از در وارد خواهم شد».<ref name="boresh">Template:یادکرد ژورنال</ref>

فرقه دموکرات و حکومت خودمختار آذربایجان

پس از جنگ جهانی، شوروی به عنوان یکی از فاتحان آن، خط مشیی توسعه طلبانه را در خصوص ایران در پیش گرفت که منجر به تلاش برای گرفتن امتیاز نفت شمال، فرانخواندن نیروهایش از شمال و تأسیس حکومت‌های خودمختار در آذربایجان و کردستان شد. یکی از مهمترین اسناد حزب کمونیست شوروی در روز ششم ژوئیه ۱۹۴۵ میلادی، پانزدهم تیر سال ۱۳۲۴ خورشیدی، در کمیته مرکزی این حزب برای ایجاد جنبش‌های تجزیه طلبانه در آذربایجان ایران و جنوب خزر تصویب شد. همه این اسناد امضای استالین را داشت و او مستقیماً در این موضوع نقش داشته‌ است. در این سند آشکارا گفته شده که برای توسعه حرکت تجزیه‌طلبانه در آذربایجان، مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، همچون تأکید بر روی شعارهایی خاص، انتشار چندین کتاب و روزنامه به زبان‌هایی غیر از فارسی و با تیراژ بالا، تغییر زبان در سازمان‌ها و اداره‌ها، تقسیم اراضی و… انجام شود. همچنین حزبی ملی تشکیل شود و به باقرُف، تیمور قلی‌اُف و میرزا ابراهیم‌اُف وزیر فرهنگ آذربایجان شوروی سپرده شده بود که اقدام‌های لازم در این زمینه را انجام دهند. در این سند حتی نام حزب، یعنی «فرقه دموکرات آذربایجان» نیز پیشنهاد شده‌است. از این رو، در میانه تابستان سال ۱۳۲۴ خورشیدی، سران جمهوری آذربایجان به دستور شخص استالین ملزم شدند که خیلی زود دست به کار شوند و در ایران، کسانی را پیدا کنند تا برایشان حزبی با نام «فرقه دموکرات آذربایجان» تأسیس کنند و جدایی طلبی را تبلیغ کنند.<ref name=":0">Template:یادکرد وب</ref><ref>Template:یادکرد وب</ref>

جمیل حسنلی، از نویسندگان پروژه مطالعات جنگ سرد دانشگاه هاروارد، می‌گوید که باقروف برای انتخاب رهبر فرقه، گزینه‌های مختلفی داشته: «در مورد رهبری حزب، باقروف گزینه‌های مختلفی از جمله شبستری، پیشه‌وری و سلام الله جاوید را داشت که این افراد با هواپیمای نظامی مخفیانه به باکو برده شدند و مذاکراتی با آنها انجام گرفت. باقروف انتخاب پیشه‌وری به رهبری حزب را مناسب تر از دیگر گزینه‌ها می‌دانست و در پیشنهاد خود نوشته بود برای حزبی که قرار است تشکیل شود، رهبری پیشه‌وری مفیدتر است.» سپس در اوایل ماه اوت یعنی میانه تابستان ۱۳۲۴ و یکماه بعد از دستور استالین، احمد یعقوب‌اف، مستشار سفارت شوروی در تهران به تبریز سفر کرد تا به کارهای مقدماتی برای تشکیل فرقه سرعت ببخشد.<ref name=":2">Template:یادکرد وب</ref> بعد از این، کار بر روی بیانیه اعلام موجودیت فرقه دموکرات انجام شد و اسامی کسانی که قرار بود این بیانیه را امضا کنند به باکو فرستاده شد تا فهرست اسامی به تأیید باکو و مسکو برسد.<ref name=":2"/>

پس از تأیید فهرست، سید جعفر پیشه‌وری در سال ۱۳۲۴ به تبریز رفت و با تنی چند از دیگر فعالان سیاسی آذربایجانی تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان را انجام و با انتشار بیانیه دوازده شهریور اعلام موجودیت کرد. اختیارات گسترده‌تر محلی از لحاظ اداری، تدریس زبان ترکی در مدارس در کنار زبان فارسی و اصلاحات ارضی و اقتصادی از جمله مهم‌ترین خواسته‌هایی بود که در توضیح اهداف و خواسته‌های این تشکل جدید سیاسی عنوان شده بود.<ref name="boresh"/><ref name="EI"/> به دنبال آن پس از تشکیل مجلس ملی در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۲۴ حکومت خودمختار آذربایجان را برپا داشت. این اقدام او همراه با تصرّف پادگان‌ها و واحدهای نظامی توسط اعضای فرقه دمکرات موسوم به فدائیلر در تبریز، ارومیه، زنجان، اردبیل و دیگر شهرهای آذربایجان بود. این حرکت مورد پشتیبانی نیروهای نظامی شوروی بود. فرقه دموکرات، کنگره خلق آذربایجان را تشکیل داد که در ۳۰ آبان ۱۳۲۴، دستور به تشکیل انتخابات برای تشکیل مجلس ملی آذربایجان و نهایتاً حکومت ملی آذربایجان داد. مجلس ملی در نخستین اقدام خود در ۲۱ آذر، تشکیل حکومت ملی به نخست‌وزیری پیشه‌وری را اعلام کرد. پس از تشکیل دولت قوام در بهمن ۱۳۲۴، و با تلاشهای سیاسی وی و با ارائه پرونده‌ایی به سازمان تازه تأسیس ملل در خصوص عدم دخالت شوروی در امور داخلی کشور ایران، سازمان ملل قطع نامه‌ایی مبنی بر عدم دخالت شوروی در امور داخلی ایران و ترک نیروی نظامی از ایران را صادر نمود. در بهار ۱۳۲۵ شوروی موافقت کرد نیروهایش را از ایران خارج کند. پیشه‌وری در اردیبهشت برای مذاکره با مقامات تهران، به این شهر سفر کرد و در اواخر خرداد هیئت اعزامی تهران با او در تبریز مذاکره کرد. دولت مرکزی در نیمه دوم ۱۳۲۵ برای اعاده حاکمیت خود در آذربایجان نیروی نظامی مستقر کرد و فرقه دموکرات از هم پاشید و پیشه‌وری پس از واگذار کردن رهبری فرقه در ۱۹ آذر به محمد بی‌ریا، چند روز قبل از سقوط کامل فرقه دموکرات به همراه چند تن از دیگر رهبران فرقه که انبوهی از فعالان این جنبش که بعداً به آنان پیوستند به شوروی پناه برد و در باکو اقامت گزید.<ref name="EI"/><ref name="boresh"/>

ارتباط با شوروی در بحران

نامه به سران شوروی

پس از شروع مذاکرات روسیه و ایران، سران «فرقه دموکرات آذربایجان» تلگرافی به میرجعفر باقراف، دبیر اول کمیته مرکزی «حزب کمونیست آذربایجان» به «جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان» مخابره کردند که متن آن در روزنامه آذربایجان، ارگان کمیته مرکزی «فرقه دموکرات آذربایجان» به چاپ رسید در متن تلگراف مذکور چنین آمده‌است:

چندی بعد جعفر پیشه‌وری، از استالین درخواست می‌کند مخفیانه برایشان اسلحه بفرستد تا با جنگ مسلحانه، آذربایجان را از ایران جدا کنند و به او قول می‌دهد که نخواهند گذاشت کارگزارانِ دولت ایران از این موضوع اطلاع بیابد. به او اطّلاع می‌دهند که مردم آذربایجان خواهان جدایی از ایران هستند ولی اگر استالین ترجیح بدهد که فعلاً از ایران جدا نشوند، هم‌همچنان برای برقرار کردن دولت سوسیالیستی در ایران تلاش خواهند کرد.<ref>http://irantarikh.com/tarikh/jafarpishavari.pdf</ref> او همچنین پیوسته ادعا می‌کرد که «تمام ایران آماده انقلاب است».<ref>Template:یادکرد وب</ref>

نامه استالین به پیشه‌وری

در هشتم ماه مه ۱۹۴۶ (۱۳۲۵) یعنی یک روز قبل از خروج کامل قوای شوروی از ایران، استالین در اقدامی بی‌سابقه، با توجه به نارضایتی پیشه‌وری، در نامه ای به او، علل خروج نیروهای شوروی از ایران را به او توضیح می‌دهد و در جایی از نامه می‌گوید که «بنظر می‌رسد شما در بررسی وضع داخلی ایران و همچنین بُعد بین‌المللی مسئله دچار اشتباه شده‌اید.»<ref name=":1">Template:یادکرد وب</ref>

نامه پیشه‌وری به استالین

پیشه‌وری به تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۲۵، نامه‌ای به رهبر اتحاد جماهیر شوروی نوشت:

درخواست خروج از ایران از سوی باکو

نمایندگان شوروی در پاییز ۱۳۲۵، سران فرقه را دعوت کردند تا آنها را از تصمیم خود مطلع کنند. در این دیدار، سرهنگ قلی‌اف (معاون آتاکیشیوف، وزیر امنیت جمهوری آذربایجان شوروی که نقش رابط را میان تبریز و باکو بر عهده گرفته بود) از پیشه‌وری خواست که به کناره‌گیری از فرقه بیندیشد و جانشینی برای خود انتخاب کند. پیشه‌وری در واکنش می‌گوید «آخر چطور می‌شود که من به این سادگی استعفا کنم؟ این نظر کیست؟ این رفتار جوانمردانه‌ای نیست از سوی رفقای شوروی.» در جواب سرهنگ قلی‌اف با تندی به پیشه‌وری می‌گوید: «‘سنی گتیرن، سنه دییر گت. همان کسی که شما را آورده، حالا می‌گوید، شما باید بروید’.»<ref>Template:یادکرد وب</ref>

در نهایت، یک روز مانده به ۲۱ آذر ۱۳۲۵ نمایندگان باقروف به پیشه‌وری و دیگر رهبران بالای فرقه گفتند که بزودی چند ماشین می‌آیند تا آنها را به باکو ببرند. پیشه‌وری نیز آنگونه که خودش گفته علی‌رغم خواست خودش تبریز را ترک می‌کند.<ref name=":1"/>

رفتار و سخن پیشه‌وری

وی در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در مقاله‌ای در روزنامه آژیر با عنوان “چرا سید ضیاءالدین طباطبایی را خائن ایران می‌دانیم؟ آیا سران ایلات و عشار مردمان میهن‌پرستی هستند؟ ” می‌نویسد:

مرگ پیشه‌وری

او در پی فروپاشی فرقه دموکرات آذربایجان، به آذربایجان شوروی گریخته بود سرانجام در ۲۰ تیر ۱۳۲۶ پس از یک حادثه رانندگی در بیمارستان درگذشت. به دلیل مشاجره لفظی پیشه‌وری و میرجعفر باقروف، صدر وزیران جمهوری آذربایجان شوروی، احتمال داده شد باقروف در این حادثه دست داشته‌است.<ref name="EI"/>

محمد بی‌ریا وزیر فرهنگ دولت پیشه‌وری، درتاریخ سوم آوریل ۱۹۵۴ نامه یی را در هشت صفحه به نخست‌وزیر وقت شوروی «مالنکوف» در رابطه با ۲۱ آذر و حکومت خودمختار آذربایجان و مرگ پیشه‌وری (دال بر قتل عمدی پیشه‌وری) نوشته‌است.